«عروس آتش» باز هم سوخت !
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۵۲۵۷۳
قتل ناموسی، خودسوزی و ... اینها اتفاقاتی است که از هر چندی، خبری درباره وقوع یکی از آنها منتشر میشود. اتفاقی که به یک اقلیم یا یک کشور خاص هم محدود نمیشود.
در چند روز اخیر نیز ماجرای قتل دختر جنوبی بار دیگر توجهها را به این سمت جلب کرد. هر چند که به نظر میرسد آمار قتلهای ناموسی در چند سال اخیر روند کاهشی داشته ولی از آنجا که این مساله ریشهای فرهنگی دارد، میتوان امید داشت که به کمک آثار هنری و با بهره گیری از نظرات کارشناسی متخصصان فرهنگی بتوانیم این روند را باز هم کاهش بدهیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با همین نگاه، مروری اجمالی داریم به یکی از فیلمهایی که در زمان نمایش خود توانسته نقش مهمی در جلب توجه افکار عمومی به این معضل فرهنگی داشته باشد.
به گزارش ایسنا، «عروس آتش» ساخته زندهیاد خسرو سینایی یکی از آثار سینمایی است که به تعصبات عشیرهای و پیامدهای آن پرداخته است.
سینایی این فیلم را سال ۱۳۷۸ ساخت و این اثر یک سال بعد اکران عمومی شد.
این فیلم حکایت داستان دختر تحصیلکردهای از عشیرههای استان خوزستان است که ناخواسته و بدون هیچ تمایلی باید با پسر عموی خود ازدواج کند.
نمایش این فیلم با توجه به موضوع آن، طبیعتا واکنشهای گوناگونی را در پی داشت. برخی مخاطبان وجوه اجتماعی آن را ستایش کردند و تعدادی دیگر معتقد بودند این فیلم نگاهی اغراقآمیز دارد.
اما مرور سخنانی که سینایی در همان مقطع درباره این فیلم بیان کرده بود، نه تنها درباره تعصبات قومی و قبیلهای چارهساز است بلکه در نگاهی کلانتر، میتواند جامعه ما را از بنبستهای دیگری که در آن قرار گرفته نجات بدهد. بویژه اینکه بعضی از سخنان سینایی با شرایط اجتماعی فعلی هماهنگی بسیار دارد.
همانطور که اشاره شد، «عروس آتش» در زمان اکران خود واکنشهای متعددی به دنبال داشت. ژیلا بنییعقوب، روزنامهنگار اجتماعی آن دوره در گفتگویی که با سینایی و درباره وجوه اجتماعی این فیلم در ماهنامه فیلم به انجام رسانده بود، اعتقاد داشت که فیلم، نگاهی اغراقآمیز به تعصبات قومی و قبیلهای دارد و در زمان ساخت این اثر، این اتفاقات به شکلی که در فیلم مطرح شده، وجود ندارد.
سینایی هم باور داشت که این وضعیت تغییر کرده اما در پاسخ به این دیدگاه، هدف خود را از ساخت این فیلم، شناخت فرهنگها یا به تعبیر او طبق مُد آن زمان، گفتگوی فرهنگها دانسته بود.
او تاکید داشت که باید یاد بگیریم حرف یکدیگر را بفهمیم که اگر یاد نگیریم، عاقبتمان جز فاجعه، نخواهد بود.
این فیلمساز به گفته خودش از ابزار سینما برای بین معضلات اجتماعی و فرهنگی بهره میبرد.
برای سینایی بسیار مهم بود که فیلمش تلنگری به مخاطب بزند و برای لحظهای او را به تفکر وادارد.
آنچه بیش از همه در سخنان سینایی در زمان اکران فیلم قابل توجه است، نگاهی است که او به ساختار جامعه داشته است، آنچنانکه در همان گفتگو گفته بود اگر امکان گفتگو و ارتقای فرهنگی ایجاد نشود، حاصل آن چیزی جز فاجعهای برای همه ما نخواهد بود.
او یادآوری کرده بود که در جهان پیشرفته امروز حتی گروههای مخالف به جان هم نمیافتند و یکدیگر را نمیکشند بلکه مخالفتشان را در سطحی ارایه میکنند که به کل موجودیت جامعه لطمه نزند.
در فیلم او میبینیم قانونهای متعصبانه عشیره نه تنها زندگی بسیاری از زنان را تباه کرده، بلکه مردان نیز قربانی همین ساختار میشوند. یعنی یک ساختار نادرست میتواند کل یک جامعه را به ورطه نیستی بکشاند.
زنده یاد سینایی در فیلمش شخصیتهای سیاه و سفید را کنار گذاشت و کوشیده بود نگاهی واقعی داشته باشد. شخصیت مرد فیلم «فرحان» اتفاقا کارکتری دوستداشتنی و سمپات بود که به گفته فیلمساز، رفیقباز و لوطی و مهماندوست بود ولی برای خودش خط قرمزهایی داشت که عدول از آن، مستوجب مرگ و بریدن سر فرد خطاکار بود.
جالب است که در زمان اکران فیلم، به گفته سینایی، نماینده آبادان نظر مساعدی به این اثر نداشت ولی در عین حال سینایی گفته بود که بعد از ساخت فیلم، یکی از رؤسای عشیره، در تماسی با او بابت پرداختن به یک معضل تشکر کرده و عنوان کرده بود که با نگارش طوماری، از اهل عشیره قول گرفتهاند که دیگر چنین اقداماتی انجام ندهند.
هرچند عدهای بر سینایی خرده گرفته بودند که در پرداختن به تعصبات عشیرهای بزرگنمایی کرده ولی سال ۸۲ یعنی سه سال بعد از نمایش این فیلم ، مشاور استاندار خوزستان دربارهی وضعیت دختران و زنان در برخی از مناطق سخنانی گفت که حکایت از قربانی شدن ۴۵ دختر زیر ۲۰ سال در قتلهای ناموسی داشت.
خسرو سینایی در همان مقطع به مسالهای دیگر اشاره کرده بود؛ سرپوش گذاشتن بر مشکلات اجتماعی که نتیجهای جز ویرانی در بر ندارد.
او گفته بود: سه سال پیش ما به این موضوع اشاره کردیم و خیلیها، خصوصا مطبوعات سینمایی بیاعتنا از کنار آن گذشتند. نماینده آبادان اعتراض کرد و بسیاری از افراد شک داشتند و حالا امروز در روزنامهها میخوانیم که این مسائل وجود داشته است؛ باید دید چرا افراد در مرحله اول قبول نکردند. این موضوع جای تفکر بسیاری دارد.
سینایی مهر سال ۸۰ در یکی از دانشگاههای بابل، شهر زادگاهش برای نمایش «عروس آتش» حاضر شد و در جلسه پرسش و پاسخ آن گفته بود: در این فیلم سعی کردیم، با احترام فراوان به فرهنگ عشیرهای خطه جنوب، نشانگر این باشیم که تعصب همیشه نمیتواند عملکرد صحیحی داشته باشد.
او در پاسخ به دانشجویانی که پرسیده بودند آیا این فیلم باعث جریحهدار شدن احساسات و افکار عشیرهای در خطه جنوب کشور نشده است، گفته بود: البته برخی با اعتراض به این فیلم، مسایلی را به بنده عنوان کردند؛ حتی شنیده شد که در پایان فیلم در سینماهای اهواز، برخی از جوانان عشیرهای عکسالعملهایی از خود نشان دادهاند ولی اشخاصی با من تماس گرفتند که این فیلم خیلی از مسایل را برای پیرمردان عشیرهای باز کرده است و برخی از زنان عشیرهای نیز تلفنی با من تماس گرفتند و نسبت به نمایش این فیلم احساس رضایت نمودند. زیرا سالهای مدیدی است که زنان عشیره از این تعصب رنج میبرند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: سوييس روز دانشجو دفاع مقدس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی عروس آتش عشیره ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۵۲۵۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستور ساواک برای بازرسی از عروس امام
فرزند آیتالله مرتضی حائری یزدی (و نوه مؤسس حوزه علمیه قم)، عروس امام خمینی(ره) و همسر آیتالله سید مصطفی خمینی که همراه پدرش در تبعید بود و در تبعید شهید شد؛ هر کدام این نسبتهای خانوادگی کافی بود تا معصومه حائری یزدی تحت نظر و مراقبت ساواک باشد.
به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ معصومه حائری یزدی که روز پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۸۶ سالگی درگذشت و پیکر ایشان روز هشتم اردیبهشت پس از تشییع در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) در بقعه شیخ فضلالله به خاک سپرده شد.
محل دفن ایشان از این جهت نمادین است که بقعه شیخ فضلالله نوری در سالهای دور محل ملاقات امام خمینی(ره) و آیتالله شیخ مرتضی حائری یزدی بود که به جز همکاری در هیأت مصلحین حوزه، هر روز هنگام غروب آفتاب آنجا با هم گفتوگو میکردند.[1]
ازدواج مصطفی و معصومه در سال ۱۳۳۳، پیوند دو خاندان خمینی و حائری یزدی بود؛ این زندگی مشترک پس از ده سال با تبعید حاج مصطفی خمینی همراه پدر، وارد مرحله تازهای شد و تا زمان شهادت همسر در اول آبان ۱۳۵۶، معصومه حائری بارها برای دیدارش به نجف رفت و برگشت.
یکی از سندهایی که در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی وجود دارد (شماره پرونده ۳۹۲) ، موافقت اداره کل سوم ساواک با درخواست معصومه حائری برای صدور گذرنامه جهت مسافرت به عراق را نشان میدهد.
طبق این اسناد، شهربانی کل کشور در نامهای محرمانه از ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور درباره تقاضای صدور پروانه خروج از کشور استعلام میگیرد:
«شهربانی کل کشور
تاریخ ۴۶/۶/۱۳
از شهربانی کل کشور (اداره اطلاعات)
به تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
درباره معصومه حائری یزدی فرزند مرتضی شناسنامه ۶۹۲۳۵ قم متولد ۱۳۱۷
نامبرده بالا طی تسلیم شرحی اعلام نموده مدتی قبل برای دیدار بستگان خود از عراق به ایران مراجعت و جهت بازگشت به کشور مزبور به منظور ملحق شدن به همسرش حاج سیدمصطفی خمینی تقاضای صدور پروانه خروج نموده است. خواهشمند است دستور فرمائید نسبت به انجام درخواست مشارالیها نظریه اعلام دارند.
رئیس شهربانی کل کشور . سپهبد مبصر از طرف سرتیپ صمد پاکپور»
اداره کل امنیت داخلی ساواک در گزارشی خیلی محرمانه دستور میدهد که ضمن موافقت با عزیمت عروس آیتالله خمینی در موقع خروج او بازرسی بدنی شود:
«سازمان اطلاعات و امنیت کشور
تاریخ: ۴۶/۶/۱۹
گزارش
درباره: بانو معصومه حائری یزدی (همسر مصطفی خمینی فرزند آیتالله خمینی)
محترماً به عرض میرساند شهربانی کل کشور صلاحیت مشارالیها را جهت صدور پروانه خروج به مقصد کشور عراق از ساواک استعلام نموده است.
با توجه به اینکه همسر مشارالیها در عراق بسر میبرد و قبلاً هم با عزیمت او موافقت گردیده در صورت تصویب ضمن موافقت با عزیمتش در موقع خروج او از مرز ضمن بازرسی وسائلش توسط بانوئی بازرسی بدنی هم انجام شود.»
در نهایت اداره کل سوم ساواک با سفر او به عراق موافقت میکند:
« سازمان اطلاعات و امنیت کشور
از اداره کل سوم
به مدیریت کل اداره نهم (۹۱۱)
درباره: معصومه حائری یزدی فرزند سید مرتضی
بازگشت ۹۱۱/۷۸۶۹-۴۶/۶/۱۸
عزیمت مشارالیها به کشور عراق از نظر این اداره کل بلامانع است.
مدیرکل اداره سوم. مقدم۴۶/۷/۱»
رفتوبرگشت همسر سیدمصطفی خمینی به ایران در سالهای بعد هم از سوی ساواک تحت نظر بود؛ یکی در سال ۱۳۵۵ گزارش ساواک قم درباره سفر بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) با معصومه حائری یزدی (همسر مصطفی خمینی) و نوههای ایشان از عراق به تهران و قم به منظور دیدار اقوام.
در این گزارش با موضوع «ورود همسر و عروس خمینی به ایران» آمده است: « روز پنجشنبه ۳۵/۴/۳ همسر خمینی به اتفاق عروسش (همسر مصطفی) و نوههایش از بغداد وسیله هواپیما وارد تهران شدند. همسر خمینی به منزل پدرش رفته و چند روزی برای دیدن خویشاوندانش در تهران خواهد ماند ولی همسر مصطفی (عروس خمینی) به قم آمده و به منزل آقا مرتضی حائری وارد شده است. همسر محمدعلی موسوی که دختر آقای بنابی است و در نجف با عروس خمینی سابقه دوستی داشته در قم به ملاقات ایشان رفته بود و از قول وی نقل میکرد که آقای خوئی اخیراً که خواست درس شروع کند کسی را نزد آقای خمینی فرستاد و از ایشان صلاح کرد و به صلاح آقای خمینی درس را شروع کرده است لکن خود خمینی تاکنون درس شروع نکرده و از وضع آنجا بسیار ناراحت است. وی افزوده بود که وضع آخوندها در نجف فعلاً تا حدودی خوب است و افرادی که از طرفداران خمینی هستند به هیچ وجه مورد تعرض حکومت واقع نمیشوند بلکه از دیگران آزادتر زندگی میکنند ولی حوزه نجف بسیار محدود شده است و اضافه کرده بود که محمدعلی منتظری هم در نجف است و اکثراً به مسافرت میرود.
نظریه شنبه - نظری ندارد.
نظریه یکشنبه - مفاد گزارش صحیح است. همسر مصطفی خمینی دختر آقای مرتضی حائری است که به منطور دیدن والدین و خویشاوندانش به ایران مراجعت کرده و به قم آمده. ضمناً همسر خمینی هم دختر ثقفی است و والدینش در تهران سکونت دارند. نامبرده مسلماً پس از مدتی طبق معمول به منظور دیدن فرزندانش به قم خواهد آمد.
نظریه دوشنبه - نظریه یکشنبه مورد تایید میباشد. ضمناً دو برگ فتوکپی نامه خمینی و همسرش که برای دخترشان به آدرس قم ارسال شده جهت مزید استحضار به پیوست تقدیم میگردد.
نظریه سهشنبه - مفاد گزارش خبر و نظرات داده شده مورد تائید است.»
چند ماه پس از شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی، اداره کل سوم ساواک در ۲۲ تیر ۱۳۵۷ از ساواک اراک برای تحقیق در زمینه بازگشت فرزند و همسر او به قم استعلام کرد: «طبق اطلاع نوه خمینی به نام حسین مصطفی خمینی فرزند مصطفی به اتفاق مادرش به ایران عزیمت و گویا در قم سکونت دارد. سریعاً در این زمینه تحقیقات لازم معمول نتیجه اعلام - ثابتی
گیرنده - سازمان قم جهت اقدام لازم و اعلام نتیجه»
سه ماه بعد نمایندگی ساواک در کویت در گزارشی خیلی محرمانه، منشأ تأیید نگرانی آیتالله شهابالدین مرعشی نجفی و علمای تهران و قم از محاصره منزل امام خمینی توسط دولت عراق را «همسر مصطفی مرحوم» عنوان کرد:
«موسویان ضمن یک تماس تلفنی با شیخ فتوت در کویت به او گفته آقایان نجفی مرعشی و چند تن از علماء در تهران و قم اطلاع پیدا کردهاند که منزل آقا (خمینی) را دولت عراق محاصره کرده و آقایان ناراحت هستند. شما تحقیق کنید و نتیجه را به ما بگوئید. شیخ فتوت هم کوشش کرد که مستقیما با منزل خمینی تماس بگیرد ولی نتوانست و سپس به منزل پسرش مرحوم مصطفی تلفن کرد و عروس خمینی موضوع را تأیید و اضافه نمود که آقا برای نماز و زیارت به حرم میروند ولی خیلی از این وضع ناراحت هستند و دولت عراق تحت عنوان محافظت از آقا این کار را میکند اما چون اعتراض کردهاند قرار است تا فردا مأمورین را بردارند و لذا فردای روز بعد شیخ نامبرده تلفن کرده و متوجه شده که منزل از محاصره خارج شده است.
نظریه منبع - زمانیکه مصطفی خمینی زنده بود شیخ فتوت به لحاظ روابط و آشنایی قبلی با او از قم به منزل آنان در عراق میرفت و با این لحاظ عروس خمینی او را کاملا میشناسد و مطالبی را که میگوید صحت دارد.
نظریه ۱ - مفاد گزارش و نظریه منبع صحت دارد.
نظریه ۲- نظریه ۱ مورد تأیید است.»
انتهای پیام